<p> به عبارت سهلتر، گویندگان این متون برای حفظ چهارچوب و اسلوب حماسی اثر خود (مطابق آنچه در ذهن عام و خاص مخاطبان وجود دارد) چارهای جز استفاده از بخشی عمده از عناصر حماسه ملّی ندارند و این تشخّص بخشیدن به اثر خود با تقلید از آن در هر سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بخشی از سنت حماسهسرایی در ایـران است. نکتهای مهم که در مقدمة تحلیل عناصر کهن زبانی قیصرنامه ضروری به نظر میرسد این است که کهنگرایی در شعر ادیب را باید در قیاس با شاعران سنتگرای معاصر او، پس از مشروطه و در عصر پهلوی اوّل سنجید. برای بررسی میزان کهنگرایی در قیصرنامه ابتدا با یک تحلیل آماری میزان آرکائیسم واژگانی را بررسی خواهیم کرد و سپس به بررسی نمونههایی از آن خواهیم پرداخت. متناسب با تعداد ابیات نگارش یافته در نسخۀ خطی قیصرنامه (نسخۀ کامل در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی به شمارۀ 13768) متوسط 22 بیت در هر صفحه وجود دارد که میتوان به طور میانگین در هر 22 بیت یک کلمۀ سره یافت که برای دانستن معنی آن نیاز به فرهنگ لغت وجود دارد (در فرهنگهای آکادمی ژرف اندیش نیز گاه برخی از این کلمات حذف شدهاند) هر یک از این کلمات مهجور در بخشهای مختلف و متناسب با معنی، چندین بار تکرار شدهاند که به این ترتیب میتوان مجموعهای کامل از جملات و ترکیبات با وجود واژگان کهن و دیریاب را در هر چند بیت تصور کرد. </p>
<p> تنها نامی که به تسامح میتوان از آن به عنوان نمایندۀ ادوات جنگی معاصر نام برد «طیاره» است. پروین اعتصامی، شاعره نامدار معاصر ایران از گویندگان قدر اول زبان فارسی است که با تواناترین گویندگان مرد ، برابری کرده و به گواهی اساتید و سخن شناسان معاصر گوی سبقت را از آنان ربوده است. فعل به عنوان اساس ساختار جمله، در قیصرنامه همچنان اسلوب کهن خود را حفظ کرده است و حتا در مواردی به اشکال و بافت نحوی دیرین خود در زبان فارسی نزدیک میشود. پس استفاده از الگوی شاهنامه تنها انتخاب همة گویندگان تاریخهای حماسی منظوم به زبان فارسی بوده است. بدین ترتیب، چه از حیث سبکی و چه از حیث تداوم فرهنگی، انتخاب شاهنامه به عنوان یک معیار برای گرایش سویة کهنگرایی به جانب آن، موضوعی مسلم چه برای نخبة شعرا و متقدمان و چه برای عامۀ مردم بوده که طی سالیان از رهگذر شنیدن داستانهای شاهنامه با ادبیات و گنجینۀ لغات آن آشنا شده بودند. فارغ از بررسی سندی و دلالی این روایت و درستی آن با توجه به دلایل نقلی و عقلی باید اذعان کرد که کثرت نقل این روایت در سرودههای آیینی سبب شده تا مخاطبان اینگونۀ ادبی، روایت مذکور را صحیح یا در شمار روایات مسلم تلقی کنند؛ درحالیکه نتایج نشان داد کتاب مناقب ابن شهرآشوب، قدیمیترین منبع ذکر این روایت است که از انس بن مالک به نقل از عمر بن خطاب اینگونه نقل شده که حضرت علی (ع) وقتیکه در گهواره دستهایش بسته بود ماری را دید که بهطرف او میآمد. </p>
<p> زبان ایاتگار زریران و برخی سرودهای اوستایی مثل تیریشت که محتوای حماسی دارند، سندی برای وجود لحن حماسی و وجود نوعی فخامت، صلابت و کوبندگی کلام در آن است. بدین ترتیب، بخشهایی از آرکائیسم که طبیعت حماسة فارسی بوده یا در زبان شعر سنتگرای پس از مشروطه عمومیت داشته، از کیفیتهای سبک دورة شعر به شمار میآید، در این بررسی لحاظ نخواهد شد و به فردیت و تشخص آرکائیسم در سبک شخصی متن قیصرنامه خواهیم پرداخت. در حالی که ادیب راوی جنگ بزرگ و مدرنی در دوران خود است، عدم استفاده او از نام ابزار جنگی به شکل آکادمی ژرف اندیش در منظومۀ قیصرنامه به عنوان بخشی از سبک متن در سطح واژگانی قابل تأمل است. معنادار کردن این تفاوت و تحلیل آن در نسبت با اغراض شعری شاعر، تحلیل جایگاه آرکائیسم در سبک شعری یک متن حماسی است. در این جستار، همین هدف را در تحقیق دربارة جایگاه آرکائیسم در قیصرنامه جستوجو کردهایم. با توجه به اینکه سراسر قیصرنامه مشحون از ترکیبات و کاربردهای کهن و آرکائیک واژگانی است، بنابراین برای پرهیز از تطویل، تنها به ذکر نمونههای دیگری از انواع کاربردهای کهن در قیصرنامه بسنده میشود. کهنگرایی در انواع قالبهای این عصر حتا در غزلهای سیاسی- اجتماعی موسوم به وطنیه وجود داشته است.</p>
<p> در انواع صور خیال، مبنای اصلی تصویر شاعرانه عبارت است از یافتن رابطه میان دو امر متفاوت و بعید در عالم خارج و تطبیق آن دو با یکدیگر از جهت یک یا چند صفت برجستة مشترک میان آن دو، عرضه و بیان نتیجة این تطابق به طریقی که نتیجة واحدی از آن حاصل شود که این بیان به یکی از طرق چهارگانة بلاغی یعنی تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه صورت میپذیرد (زنجانی، 1388 :6). این امر در مورد نحو هم صادق است. قیصرنامه نیز مشحون از نام ادوات و اصطلاحات جنگی در شکل کهن آن است. در پاسخ باید گفت: موضوع اصلی قیصرنامه شرح حوادث جنگ جهانی اوّل با تمام لوازم، ابزارها و اصطلاحات خاص خود است. وی از علمای بزرگ عهد خویش محسوب میشده و تألیفاتی در علوم عقلیه و نقلیه و حکمت و اخلاق دارد که مهمترین آنها عبارتند از: ابواب الجنان، تفسیر صافی، تفسیر اصفی، کتاب وافی (در شرح کافی)، شافی، مفاتیح الشرایع، اسرارالصلوة، علم الیقین در اصول دین، تشریح (در هیئت) سفینة النجاه، شرح صحیفه سجادیه، ترجمة الصلوه (به فارسی)، ترجمهٔ طهارت (به فارسی)، ترجمهٔ عقاید (به فارسی)، فهرست علوم و دیوان اشعار.</p>
- ۰۱/۱۱/۲۶