raha768

  • ۰
  • ۰

<p> اما در پاره­ای از موارد از زبان فصیح عدول کرده است که این از نقاط ضعف وی به حساب می­آید؛ چون کتاب «الفوائد الضیائیه» در نحو عربی نگاشته شده است و شایسته است که مولف نهایت دقت را در تالیف خود به کار برد تا به فصاحت کلام لطمه ای وارد نشود. استفادة جامی از شرح رضی در همة موارد بدین صورت نیست که جامی کاملا از رضی تبعیت کرده باشد، چون در بعضی موارد کاملاً با آرای نحوی رضی به مخالفت برخاسته است. علاوه بر این، شرایط تاریخی و تحولات منطقه­ای را در گرایش نویسندگان به شرح­نویسی و حاشیه نویسی می­توان مؤثر دانست. زیستشناسی اسکلتی، همانند استخوانشناسی، مطالعه اسکلت انسانی است اما به دلیل آنکه استخوانها در بدن با دیگر بافتها از جمله ماهیچهها و تاندونها در ارتباط هستند یک زیستشناس اسکلتی باید الگوها و فرایندهای رشد انسانی، فیزیولوژی و تکوین را علاوه بر آناتومی بداند. شیوه سنتی ارتباط علمی، جوابگوی این نیاز نبود. </p>

واتساپ

<p> می­دهد، جامی را چنان تحت تأثیر قرار می­دهد که چنین می­گوید: «ولله دَرُّ الـمصنّف حیث أشار إلی حدودها فی ضمن دلیل الـحصر ثمّ نبَّه علیها بقوله: «وقد علم بذلک» ثمَّ صرَّحَ بها فیما بعدُ بناءً علی تفاوت مراتب الطبائع» چون تعریف ابن­الحاجب بدین شیوه بیان شده که توانایی ذهنی و استعدادهای افراد مختلف در نظر گرفته شده و در حقیقت وی به سه شکل متفاوت به تعریف انواع کلمه پرداخته است. جامی در برابر زمخشری در مورد لزوم شرط علمیت برای اسم معرفه در غیر منصرف، به دفاع از مصنف پرداخته است، آنجا که می­گوید: مصنف، معرفه بودن را سبب و علمیت را شرط لازم اسم غیر منصرف دانسته است، چون فرع بودن اسم معرفه از اسم نکره، روشنتر از فرع بودن اسم علم از اسم نکره است در حالی که زمخشری، علمیت را سبب می­داند. دربارة دخول «الف ولام» بر سر کلمة «غیر» میان نحویان اختلاف نظر است؛ بیشتر نحویان آن را جایز نمی­دانند؛ چون «غیر»، از کلماتی است که متوغل در ابهام است و با اضافه شدن یا پذیرش الف ولام معرفه نمی­شود، بنابراین یکی از ایرادهایی که می­توان بر جامی وارد کرد رعایت نکردن زبان فصیح در شرح خود استاز جمله مواردی که جامی با ابن­الحاجب همراهی می­کند و نظر وی را بر می­گزیند مسألة تنازع است، هرچند که ابن­الحاجب، در باب تنازع بعد از ذکر نظر کوفیان و بصریان و کسایی و فراء، رأی نهایی خود را اعلام می­کند و با استدلال، نظر کوفیان را رد می­کند، ولی جامی از همان ابتدا و پس از ذکر نظر بصریان در مورد اعمال فعل دوم در باب تنازع، جانبداری خود را اعلام می­کند و نظر آنها را به عنوان رای برگزیده که کاربرد بیشتری دارد تأیید می­کند. همان: 112) و اگر هم در مواردی رأی جامی خلاف آرای مصنف بوده است بنا به احترام هرگز با دلیل و برهان نظر مصنف را رد ننموده است، بلکه با ذکر آرای نحویانِ مخالفِ مصنف، نظر دیگران را بر نظر او ترجیح می­دهد. این کتاب به همت فارغالتحصیلان و دانشجویان انسانشناسی زیر نظر متخصصین این حوزه ترجمه شده است که با انجام آن گامی مهم در جهت معرفی شاخه زیستیِ انسانشناسی برداشته شد.</p>
<p> جامی در این کتاب از آرای مختلف نحویان و کتابهایشان استفاده کرده است بدین صورت که یا نام کتاب را در شرح خود ذکر کرده و می­گوید: «الإیضاح، الکشّاف، أمالی الکافیة» و یا این که کلمة «صاحب» را به اسم کتاب اضافه می­کند و می­گوید: «صاحب اللُّباب، صاحب الکشاف، صاحب المفتاح». 1- در مبحث اعراب می­نویسد: «أی بسبب اختلاف العوامل - الداخلة علیه - فی العمل، بأن یعمل بعض منها خلافَ ما یعملُ البعض الآخر» (جامی، 1389: 49) که بیشتر نحویان معتقدند در کلام فصیح «الف و لام» بر کلمة «بعض» وارد نمی­شود. آنجا که می­گوید: «اعلم أنَّ الشیخَ - رحمه الله - لم یصدّر رسالتَه هذه بِحمد الله - سبحانه وتعالی - بأن یَجعله جزءا منها هضماً لنفسه بتخییل أنَّ کتابَه هذا من حیث إنَّه کتابه لیس ککتب السلف حتّی یصدّر به علی سُننها، ولا یلزم من ذلک عدم الابتداء به مطلقاً حتّی یکونَ بترکه أقطع؛ لِجواز إتیانه بالـحمد مِن غیر أن یَجعلَه جزءاً من کتابه» (همان: 7) درحالیکه عصام الدین در حاشیة خود آورده است که شارحان دیگر مانند هندی به مصنف ایراد گرفته­اند و عدم شروع کتاب با حمد خداوند را مذموم و غیر قابل قبول دانسته­اند

  • ۰۱/۰۹/۲۳
  • raha raha

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی